اشعث حامل پيام حكميت از جانب معاويه











اشعث حامل پيام حکميت از جانب معاويه



در ماجراي قرآن سر نيزه کردن سپاه معاويه عده اي از ياران خاص حضرت چون خود امام عليه السلام خواهان ادامه جنگ بودند، از جمله: عدي بن حاتم، عمرو بن حمق خزاعي و مالک اشتر. اما اشعث بن قيس خواهان آشتي و پايان جنگ بود و در سخناني چنين گفت: يا علي حکميت قرآن را بپذير که تو به آن سزاوارتري، مردم طالب بقا هستند و هلاکت را دوست نمي دارند. در اين موقع عمروعاص هم به مردم عراق اعلان آتش بس داد ولي مالک در ادامه جنگ مي کوشيد و اشعث بر پايان جنگ تلاش مي کرد.

سخنان اشعث باعث تحريک مخالفين جنگ شد لذا از گوشه و کنار صفين فرياد برآمد: «الموادعة، الموادعة؛ آتش بس، آتش بس.» آيا امام عليه السلام ديگر چاره اي جز تسليم دارد، لذا نامه اي از معاويه براي حضرت در ارتباط با ترک جنگ و مخاصمه آمده بود، حضرت پاسخ او را داد و در بخشي از آن چنين نوشتند:

و إنّ البغي و الزور يُرزيان بالمرء في دينه و دنياه، فاحذَرِ الدنيا، فإنّه لا فَرَح في شي ءٍ وصلت اليه منها..،

اي معاويه، بدان بغي و ستمگري و نيز دروغ و دغل بازي در دين و دنياي آدمي زيان بخش است از دنيا حذر کن، به هر چيز از آن که برسي مايه شادماني نيست و خود به خوبي مي داني که آنچه از دست شدنش مقدر باشد، به آن نمي رسي،... اي معاويه، از آن روز برحذر باش که هر کس فرجام کردارش پسنديده باشد، مورد رشک قرار مي گيرد و هر کس شيطان لگامش را به دست گيرد و دنيا او را بفريبد و او به آن مطمئن شده است، پشيمان مي شود، تو ما را به حکم قرآن دعوت کردي ولي تو خود مي داني که اهل قرآن نيستي و حکم آن را نمي خواهي، و خداوند ناصر و ياري دهنده است، به هر حال ما حکميت قرآن را پذيرفتيم و چنان نيستيم که براي خاطر تو پذيرفته باشيم و هر کسي به حکم قرآن راضي نشود، همانا گمراه شده است؛ گمراهي بسيار بعيد و دور.[1] .

هم چنين اشعث نقش زيادي در تعيين ابو موسي در حکميت دارد که امام علي عليه السلام مخالف تعيين او بود.[2] .







  1. شرح ابن ابي الحديد، ج 2، ص 226.
  2. شرح ابن ابي الحديد، ج 2، ص 229.