بيعت اشعث با اميرالمؤمنين











بيعت اشعث با اميرالمؤمنين



چون نامه امام عليه السلام به دست اشعث رسيد بلافاصله موضوع را به اطلاع مردم رساند و اعلام کرد که مردم با علي عليه السلام بيعت کردند ما هم از او اطاعت مي کنيم، همان گونه که از خلفاي پيشين اطاعت کرديم، اما شب هنگام که به خانه رفت، نزديکان و اقوامش را فراخواند و با آنان به مشورت پرداخت که علي بن ابي طالب مي خواهد اموال آذربايجان را از من بستاند، بهتر است که به معاويه ملحق شوم در نتيجه اموال از آن خودم خواهد ماند.

ولي خويشان و نزديکانش او را در مقام مشورت ملامت کردند و گفتند: مرگ براي تو زيبنده تر از رفتن نزد معاويه است. آيا شهر و عشيره ات را رها مي کني و تابع شاميان مي شوي؟

اشعث از شنيدن اين سخنان شرمنده شد و از رفتن نزد معاويه منصرف گرديد.[1] ولي طولي نکشيد که سخن اشعث به تمايل براي رفتن نزد معاويه و انتقاد بستگانش در کوفه به سمع اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد، حضرت فوراً نامه اي به او نوشت و او را توبيخ کرد و دستور داد که به کوفه بيايد و نامه را توسط حجر بن عدي که از قبيله او (کندي) بود، فرستاد.

حجر نزد اشعث رفت و او را توبيخ کرد که چرا مي خواهي شهر و ديار و بستگان و اميرالمؤمنين عليه السلام را رها کني و به اهل شام ملحق شوي، لذا حجر همراه اشعث بود تا او را به کوفه آورد. مبالغي که اشعث همراهش بوده تا چهار صد هزار درهم ذکر شده که تحويل اميرالمؤمنين عليه السلام داد.[2] .







  1. بحارالانوار، ج 33، ص 512.
  2. منهاج البراعة شرح نهج البلاغه خوئي، ج 17، ص 183.