تدوين كتاب نحو











تدوين کتاب نحو



ابو الاسود کتابي در علم نحو تدوين نمود، از اين رو بسياري از کتاب هاي ترجمه علم نحو را، به وي نسبت داده اند و نيز برخي از مورخان، اين علم را به اميرالمؤمنين عليه السلام منتسب مي دانند، ولي اين دو ديدگاه منافاتي با هم ندارند ؛ زيرا اميرالمؤمنين عليه السلام استاد ابو الاسود بوده است. لذا وقتي از ابوالاسود پرسيدند: علم نحو را از کجا به دست آورده اي؟ پاسخ داد: اصول آن را از حضرت علي عليه السلام گرفتم[1] و سپس بر آن افزودم.[2] .

باز همو مي گويد: روزي بر اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شدم و حضرت را در حال فکر کردن ديدم، عرض کردم: يا اميرالمؤمنين، به چه مي انديشيد؟ فرمود: «شنيده ام در شهر شما مردم قرآن را صحيح قرائت نمي کنند و در تلفظ آن اشتباه دارند، مي خواهم کتابي در اصول عربي بنويسم.»

گفتم: اگر چنين کنيد ما را زنده و لغت عرب را استوار کرده ايد، بعد از چند روز خدمت امام عليه السلام رسيدم، ايشان نامه اي به من داد که در آن نوشته شده بود:

بسم اللَّه الرحمن الرحيم، الکلام کلُه اسمٌ و فعلٌ و حرفٌ، فالإسم ما أنبأ عن المسمّي، و الفعل ما أنبأ عن حرکة المسمّي، و الحرف ما أنبأ عن معني ليس باسم و لافعل؛

به نام خداوند بخشنده مهربان، کلام بر سه قسم است: اسم و فعل و حرف. اسم آن است که از چيزي خبر دهد و فعل از انجام کاري خبر مي دهد و حرف، از چيزي خبر مي دهد که نه اسم است نه فعل.[3] .

سپس امام عليه السلام فرمود: «از اين روش تبعيت کن و آن چه به نظرت مي رسد به آن اضافه نما.» پس از چند روزي خدمت امام عليه السلام رسيدم و آنچه در مورد علم مذکور جمع آوري کرده بودم، به محضرش ارائه دادم.[4] .

طبق نقل واقدي، وقتي ابو الاسود آنچه را که درباره نحو نوشته بود، خدمت حضرت آورد، امام عليه السلام به او فرمود: «ما أحسن هذا النحو الذي نحوت ؛ چه زيبا اين نحو را ترتيب داده اي.» و اين علم بعد از آن «علم نحو» ناميده شد.[5] .

«زياد بن ابيه» از ابو الاسود تقاضا کرد که درباره علم نحو کتابي بنويسد و او نپذيرفت تا اين که روزي، عربي را ديد که اين آيه شريفه « إنّ اللَّه بري ءٌ من المشرکين و رَسولُه » را بکسر لام (رسولِه) مي خواند که معناي آيه چنين مي شد: خدا از مشرکين و از رسول خود بيزار است - نعوذ باللَّه - در حالي که بايد «و رسولُه» بضم لام خوانده شود تا آيه در معناي خود به کار رود، يعني: «خدا و رسولش از مشرکين بيزارند.» همين امر باعث شد که وي کتابي در علم نحو تأليف کند.[6] .







  1. الاغاني، ج 12، ص 348.
  2. سير اعلام النبلاء، ج 5، ص 117.
  3. حرف معناي ربطي دارد که نه اسم است نه فعل و لذا استقلالي براي معناي حرفي نيست.
  4. سير اعلام النبلاء، ج 5، ص 117.
  5. سير اعلام النبلاء، ج 5، ص 117.
  6. اعيان الشيعه، ج 7، ص 403.