ابن رفاعه بن رافع











ابن رفاعه بن رافع



طبري مي نويسد: هنگامي که اميرالمؤمنين عليه السلام از ربذه به بصره، براي سرکوب سپاه ناکثين، عزيمت نمود، فرزند رفاعة بن رافع ايستاد و عرضه داشت: اي امير مؤمنان! چه قصدي داريد و با ما کجا خواهيد رفت؟» حضرت در پاسخ فرمود: «أما الذي نُريد و ننوي فالاصلاح، إن قبلوا منّا و أجابونا إليه؛ ما قصد و نيت مان اصلاح است، اگر اصلاح و آرامش را از ما بپذيرند و به خواست ما جواب دهند، ما هم مي پذيريم و جنگي نداريم.»

ابن رفاعه پرسيد: اگر حاضر به اصلاح نشدند و شما را اجابت نکردند؟ حضرت فرمود: «نَدعُهم بعذرهم و نعطيهم الحق و نصبر؛ آنها را به عذر خودشان وامي گذاريم و حقوقشان را مي دهيم و در برابر مخالفتشان صبر مي کنيم.»

باز پرسيد: اگر به اين مقدار راضي نشدند؟ حضرت فرمود: «نَدَعَهم ما ترکونا؛ مادامي که به روي ما شمشير نکشند، رهايشان مي کنيم.» ابن رفاعه پرسيد: اگر ما را رها نکردند و مزاحم بودند؟ حضرت فرمود: «امتنعنا منهم؛ از آنها مي خواهيم مزاحم ما نباشند» در اين جا ابن رفاعه انصاف داد و گفت: بسيار خوب است، و امام عليه السلام را همراهي کرد.[1] .







  1. تاريخ طبري، ج 4، ص 479.