بيان راز نسب پيامبر توسط امام علي











بيان راز نسب پيامبر توسط امام علي



امام جعفر صادق (عليه السلام) از حضرت علي (عليه السلام) نقل مي کند که: ان حضرت در توصيف از آفرينش و نسب محمد صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند تعالي نور مقدس حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را خلق فرمود، پيش از آنکه آسمانها و زمين و عرش د و کرسي و لوح و قلم و بهشت و دوزخ را بيافريند و قبل از اينکه احدي از انبيا را اراده آفرينش کند به چهار صد و بيست چهار هزار سال، به آن نور دوازده حجاب خلق نمود:

1- حجاب قدرت. 2- حجاب عظمت. 3- حجاب منت. 4- حجاب رحمت. 5- حجاب سعادت. 6- حجاب کرامت. 7- حجاب منزلت. 8- حجاب هدايت. 9- حجاب نبوت. 10- حجاب رفعت. 11- حجاب شفاعت.

[صفحه 703]

پس آن نور مقدس را در حجاب قدرت 12 هزار سال جاري داد و او مي گفت: سبحان ربي الاعلي.

و در حجاب عظمت يازده هزار سال و او مي گفت: سبحان عالم السر

و در حجاب منت ده هزار سال و مي گفت: سبحان من هو قائم لايلهو

و در حجاب رحمت نه هزار سال و مي گفت: سبحان الرفيع الاعلي

و در حجاب سعادت هشت هزار سال و مي گفت: سبحان من هو دائم لايسهو

و در حجاب کرامت هفت هزار سال و مي گفت: سبحان من هو غني لايفتقر

و در حجاب منزلت شش هزار سال و مي گفت: سبحان العليم الکريم

و در حجاب هدايت پنج هزار سال و مي گفت: سبحان ذي العرش د العظيم

و در حجاب نبوت چهار هزار سال و مي گفت: سبحان رب العزه عما يصفون

و در حجاب رفعت سه هزار سال و مي گفت: سبحان ذي الملک و الملکوت

و در حجاب هيبت دو هزار سال و مي گفت: سبحان الله وبحمده

و در حجاب شفاعت دو هزار سال و مي گفت: سبحان ربي العظيم و بحمده

پس نام مقدس آن حضرت را بر لوح ظاهر گردانيد و ان نام مبارک چهار هزار سال بر لوح مي درخشيد پس اسم اطهر آن حضرت را بر عرش ظاهر گردانيد و هفت هزار سال در آنجا نور مي بخشيد همچنين در احوال رفعت و جلال مي گرديد تا آنکه حق تعالي آن نور را در صلب آدم جاي داد و از آدم در شيث و از شيث در انوش و از انوش در قينان و از قينان در مهلائيل... تا در ابراهيم خليل الله و ابراهيم در اسماعيل... در عبدمناف و از عبدمناف در هاشم و از هاشم سيد قريش در عبدالمطلب و از عبدالمطلب در عبدالله جاي داد و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به دنيا آمد.[1] فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤ منين خندان و شادان وقتي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بدنيا آمد نزد ابوطالب پدر حضرت علي (عليه السلام) آمد و او را به آنچه واقع شده بود خبر داد. پس ابوطالب به وي گفت: مگر از اين امر در شگفتي؟ تو هم باردار مي شوي و وصي و وزير او را مي زايي.[2] .

[صفحه 704]



صفحه 703، 704.





  1. حيات القلوب، ج 2، ص 3.
  2. بحارالانوار، ج 15، ص 297.