نگين پادشاهي











نگين پادشاهي



ابوذر غفاري مي گويد: روزي از روزهاي با رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در مسجد نماز مي خواندم سائلي وارد مسجد شد و از مردم تقاضاي کمک کرد ولي کسي چيزي به او نداد. سائل دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدايا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضاي کمک کردم ولي کسي جواب مساعد به من نداد در همين حال علي (عليه السلام) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود به او اشاره کرد، سائل نزديک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بيرون آورد. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم که در حال نماز اين جريان را مشاهده کرد هنگامي که از نماز فارغ شد سر به سوي آسمان بلند کرد و چنين عرض کرد خداوندا برادرم موسي از تو تقاضا کرد که سينه او را وسيع گرداني و کارها را بر و آسان و گره از زبان او بگشائي تا مردم گفتارش را درک کنند و نيز درخواست کرد هارون

[صفحه 80]

را که برادرش بود وزير و ياورش قرار دهي و به وسيله او نيرويش را زياد کني و در کارهايش شريک سازي. خداوندا من محمد پيامبر و برگزيده توام سينه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز و از خاندانم علي (عليه السلام) را وزير من گردان تا بوسيله او پشتم محکم گردد. ابوذر گفت: هنوز دعاي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پايان نيافته بود که جبرئيل نازل شد و به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم گفت: بخوان، پيامبر گفت چه بخوانم: گفت بخوان انما وليکم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزکاة و هم راکعون[1] .



صفحه 80.





  1. شرح و تفسير آيه 55 سوره مائده.