بنيانگذار عمل نيكوكارانه وقف











بنيانگذار عمل نيکوکارانه وقف



راوي مي گويد: خدمت علي (عليه السلام) بودم در نخلستاني که قنات مي کند ظهر از قنات بيرون آمد، نماز ظهر و عصرش را خواند بعد فرمودند غذايي براي خوردن هست؟ گفتم، کدوي پخته داريم. فرمود: بياور. مي گويد يک مقداري کدوي پخته براي علي (عليه السلام) آوردم دست مبارکش را با آبي که از شن بيرون مي آمد شستند و داشتند غذا مي خوردند اما

[صفحه 663]

زمزمه داشتند و گاهي مي گفتند لعنت خدا بر آن کسي که بواسطه شکم به جهنم مي رود، راوي مي گويد: ناهار را خورد و بعد به قنات رفتند و کلنگي زدند اتفاقا بستري خورد که آب فوران کرد به حدي که آب گل آلود تا ريش اميرالمؤ منين (عليه السلام) آمده بود اصلا نتوانست کار کند از قنات بالا آمد، فرزندان و خويشاوندان براي ديدن علي (عليه السلام) آمده بودند آن آب مفصل را ديدند خيلي خوشحال شدند علي (عليه السلام) در حالي که از قنات بالا نيامده بود و يک پايش د اين طرف قنات و پاي ديگر آن طرف بود، فرمودند: قلم و دوات برايم بياورد چنانکه کار علي (عليه السلام) در آن 25 سال اين بود که بيست و چهار چشمه و قنات و باغستان وقف فقرا و ضعفا و بيچاره ها کرد همانجا مي فرمايند در قنات وقف نامه اش را نوشتند و گفتند بچه ها و خويشان من، چشم داشت به اين قنات نداشته باشيد اينها مال فقرا و بيچاره هاست.

لذا علي (عليه السلام) در حديثي مي فرمايد: من کان همه بطنه فقيمته ما يخرج عن بطنه؛ يعني: ارزش کسي که تنها به جهت شکمش د کوشش مي کند مساوي آن چيزي است که از شکم او خارج مي شود.[1] .



صفحه 663.





  1. جهاد با نفس.