خداوندا شيعه علي!
سپس آواز دهنده اي از سوي عرش ندا دهد: پيامبر امي کجاست؟... رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم برخاسته و جلو مردم مي ايستد تا به حوضي که طول آن به فاصله ميان ايله و صنعا است مي رسد[1] چون رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم کساني از دوستان ما اهل بيت را مشاهده مي کند که باز داشته مي گردند، مي گريد و مي گويد: خداوندا! شيعه علي، خداوندا! شيعه علي. خداوند فرشته اي را بسوي آن حضرت مي فرستد و مي گويد: اي محمد چرا مي گريي؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي گويد: چگونه نگريم براي مردمي که از شيعيان برادرم علي بن ابيطالب هستند و مي بينم به سوي دوزخيان برده شده و از درآمدن به کنار حوض من ممنوع مي گردند؟! پس خداوند مي فرمايد: اي محمد، من آنان را به تو بخشيدم، و به خاطر تو از گناهانشان در گذشتم، و آنان را به تو و به آن عده از فرزندانت که دوست مي داشتند ملحق نمودم و در دسته و گروه تو قرارشان دادم، و در حوض تو واردشان ساختم و شفاعت تو را درباره آنان پذيرفتم، و تو را بدين کرامت گرامي داشتم. آنگاه امام باقر (عليه السلام) فرمود: پس در آن روز چه بسيارند مردان و زنان، گرياني که چون اين صحنه را مي بينند، فرياد مي کنند: وا محمدا، اي محمد بفرياد رس پس در آن روز [صفحه 651] هيچ کس نيست که ما را دوست داشته و به ما مهر مي ورزيده جز اينکه در حزب ما و با ماست و در حوض ما وارد مي شود؛ به اين جهت است که در روايتي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: اي مردم علي (عليه السلام) را دوست بداريد زيرا که گوشت او، گوشت من و خون او خون من است. خداوند لعنت کند دسته اي از امت مرا که پيمان مرا درباره او تباه ساختند و سفارش مرا درباره اش به فراموشي سپردند که آنان هيچ گونه بهره اي نزد خداوند ندارند.[2] .
امام باقر (عليه السلام) فرمود: چون روز قيامت شود خداوند تمام مردم از گذشتگان و آيندگان را عريان و پا برهنه در سرزمين واحدي گرد آورد پس همه آنها در محشر بازداشت مي شوند تا جايي که عرق فراواني بريزند و به نفس نفس افتند...
صفحه 651.