امام علي و حضرت قائم











امام علي و حضرت قائم



اصبغ بن نباته مي گويد: به حضور اميرمؤ منان علي (عليه السلام) آمدم ديدم آن حضرت غرق در فکر و انديشه است و در روي زمين خط مي کشد، پرسيدم:

اي اميرمؤ منان! چرا تو را اين گونه در فکر و انديشه مي نگرم که به زمين مي نگري و آن را خط مي کشي؟ آيا به رهبري در زمين اشتياق يافته اي؟

امام علي (عليه السلام) فرمود: نه به خدا سوگند هرگز حتي يک روز نبوده که من شيفته خلافت يا شيفته دنيا گردم بلکه درباره مولودي که يازدهمين فرزند من است (يعني درباره حضرت مهدي (عليه السلام)) فکر مي کردم، درباره همان مهدي (عليه السلام) که سراسر زمين را همانگونه که پر از ظلم و جور شده پر از عدل و داد مي کند براي او غيبت و سرگرداني وجود دارد بعضي در اين راستا، گمراه گردند و بعضي راه هدايت را شناخته و مي پيمايند.

[صفحه 619]

اصبغ بن نباته عرض کرد: اي اميرمؤ منان غايب بودن آن حضرت، و سرگرداني او تا چه اندازه است؟

حضرت علي (عليه السلام) فرمود: طول غيبت شش روز يا شش ماه يا شش سال است (واحد هر دوره، شش مرحله است، و خداوند پس از آن شش مرحله، آن حضرت را آشکار مي کند)

اصبغ بن نباته عرض کرد: آيا اين (غيبت و سرگرداني) واقع شدني است؟

امام علي (عليه السلام) فرمود: آري اين موضوع مسلم است و انجام شدني است ولي اي اصبغ! تو کجا و اين امر کجا؟ آنها (که غيبت را درک کرده و در اين راه استوارند)

نيکان اين امت همراه نيکان اين عترت هستند!

اصبغ بن نباته پرسيد: بعد از آن هر چه خدا بخواهد انجام مي شود زيرا براي خدا مقدرات وارده ها و نتيجه ها و پايانها است.[1] .



صفحه 619.





  1. اصول کافي، ج 1.