صاحب سر پيامبر











صاحب سر پيامبر



از ابوذر غفاري روايت شده است که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مرا براي احضار علي (عليه السلام) به خانه آن حضرت فرستاد من به در خانه علي (عليه السلام) آمدم و او را صدا زدم ولي کسي جواب نگفت.

[صفحه 72]

من تعجب کردم موقعي که ديدم آسياي دستي در خانه آن حضرت خودبخود مي گردد بدون اينکه کسي او را به گردش آورد. من علي (عليه السلام) را صدا کردم و آن حضرت نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آمد. پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم با او آهسته سخني گفت که من نفهميدم آنگاه به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم عرض کردم جاي تعجب است از آسيابي که در خانه علي (عليه السلام) خودبخود مي گردد، بدون اينکه کسي آن را به حرکت در آورد.رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند قلب و جوارح دخترم فاطمه عليهاالسلام را از ايمان و يقين پر ساخته و البته خدا از ضعف بدني او آگاه است و او را در کارهايش کمک مي نمايد. آيا نمي داني که خداوند را فرشتگاني است که آنها را براي کمک به آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم گمارده است.[1] .



صفحه 72.





  1. بحارالانوار، ج 43، ص 29.