در انتظار فرشتگان الهي هستم
امام فرمود: اي مردم! من در انتظار نزول فرشتگان آسمان مي باشم، زيرا رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مرا به اين مطلب بشارت داده است لذا تا فرشتگان الهي نازل نشوند، دستور جنگ را نخواهم داد. مدتي گذشت و ما در انتظار بوديم که ناگاه، نسيمي خوشبو از عطر عنبر وزيد، با اينکه زره بر تن و کلاه خود بر سر داشتم خنکي آن را احساس د مي کرديم. اينجا بود که امام برخاست و زره خود را پوشيد و آماده جنگ شد من جنگي را آنچنان بر فتح و پيروزي نزديک نديده بودم.[1] . [صفحه 580]
عبدالله عنوي مي گويد: در جنگ جمل علي (عليه السلام) را ديدم که جنگ را شروع نمي کند و گويا انتظار چيزي را مي کشد فرماندهان خدمت امام آمدند و گفتند: يا اميرالمؤ منين! دشمن تعدادي از سربازان ما را با تير زده و به شهادت رسانده چرا دستور حمله را صادر نمي کنيد؟
صفحه 580.