نفرين ابدي











نفرين ابدي



اصبغ بن نباته از ياران علي (عليه السلام) است او در لحظات پاياني عمر علي (عليه السلام) بر بالين امام حاضر شد و با اصرار از آن حضرت تقاضاي حديث کرد حضرت خواهش او را پذيرفت و فرمود:

اصبغ! همان طوري که تو به عيادتم آمدي يک روز هم من به عيادت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم رفتم،

[صفحه 540]

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از من خواست تا به ميان مردم روم و آنان را براي شنيدن پيامي از جانب او به مسجد فرا بخوانم؛ امام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به من گفت: به مسجد که رفتي بر فراز منبر برو و يک پله پائين تر از جايي که من مي نشينم بايست و به مردم چنين بگو:

...لعنت خدا بر کسي که مورد خشم و عاق والدين قرار گيرد.

لعنت خدا بر آنکه از مولاي خويش بگريزد.

لعنت خدا بر کسي که در مزد اجير خيانت ورزد و او را از حقش محروم سازد.

اينها جملاتي بود که به امر آن حضرت گفتم و از منبر به زير آمدم در اين بين مردي از انتهاي مسجد در حالي که جمعيت را مي شکافت و سعي داشت خود را به من برساند پيش آمد و گفت:

اي اباالحسن سه جمله به اختصار گفتي، آنها را براي ما تشريح کن، من در پاسخ او چيزي نگفتم و نزد پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم بازگشتم و سخن آن مرد را نقل کردم (اصبغ مي گويد: در اين لحظه حضرت يکي از انگشتان مرا در ميان دست خود گرفت) و فرمود:

اصبغ! رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نيز انگشتان مرا اين چنين در دست خود گرفته بود و با همين حال در شرح آن کلمات فرمود:

علي! من و تو پدران اين امت هستيم هر کس ما را به خشم آورد، لعنت خدا بر او باد. من تو مولاي اين مردم هستيم هر که از ما بگريزد به نفرين ابدي مبتلا گردد. من و تو اجير اين امت هستيم هر کس در اجرت ما (که دوستي اهل بيت و عترت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم است) خيانت ورزد به لعنت خدا و دوري از لطف او گرفتار گردد. پس حضرت آمين گفت و من نيز آمين گفتم...[1] .

[صفحه 541]



صفحه 540، 541.





  1. بحارالانوار ج 40 ص 45.