خبر از آينده











خبر از آينده



اصبغ بن نباته مي گويد:

روزي علي (عليه السلام) براي مردم مشغول سخنراني بود و مي گفت: سلوني قبل ان تفقدوني فوالله تسئلوني عن شيي مضي و لان عن يکون الا نبئتکم به؛ بپرسيد از من، پيش از آن که نيابيد مرا، پس به خدا سوگند! نخواهيد پرسيد مرا از مطالب گذشته و از مطالبي که پيش د خواهد آمد، مگر آن که آگاه کنم شما را به آن، سعد بن ابي وقاص د برخاست و گفت:

يا اميرالمؤ منين! به من بگو چه اندازه موي در سر و ريش من است؟ پس د فرمود: بدان، به خدا سوگند هر آينه پرسيدي از من پرسشي که دوست من پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرموده بود که تو خواهي پرسيد از من آن را؛ و نيست در سر و ريش تو موئي، مگر آن که در بن و بيخ او شيطان نشسته و به درستي که در خانه تو بزغاله اي است که خواهد کشت حسين پسر مرا، عمر سعد پس سعد ابي وقاص در آن روز خردسالي کوچک بوده).[1] .







  1. امالي شيخ صدوق