تعيين امام











تعيين امام



پس از ضربت خوردن علي (عليه السلام)، آن حضرت مقام رهبري و امامت را براي فرزندش امام حسن (عليه السلام) وصيت کرد و به حسين (عليه السلام) و محمد بن حنيفه و همه فرزندان و روساي شيعيان و خانواده اش فرمود: بر اين وصيت گواه باشيد.

آنگاه کتاب و اسلحه خود را به امام حسن (عليه السلام) تحويل داد و فرمود: پسر جانم رسول خدا به من امر فرمود، که به تو وصيت کنم و کتابها و سلاحم را به تو بسپارم، چنانچه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به من وصيت کرد و کتاب و سلاحش را به من سپرد، و به من امر فرمود: که به تو امر کنم هنگامي که وفاتت فرا رسيد مقام امامت را به برادرت حسين (عليه السلام) بسپاري.

سپس امام علي (عليه السلام) به پسرش حسين (عليه السلام) توجه کرد، در حالي که امام سجاد (عليه السلام) در آن هنگام حدود سه سال داشت و در کنار پدر خود بود، فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم تو را امر کرد که مقام امامت را به اين پسرت (اشاره به علي بن الحسين) بسپاري.

سپس امام علي (عليه السلام) دست امام سجاد (عليه السلام) را گرفت و فرمود: پسر عزيزم! پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به تو نيز امر کرد، که مقام امامت را به پسرت محمد بن علي (امام باقر (عليه السلام)) بسپاري و به او از جانب رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و من سلام برساني.

آنگاه امام علي (عليه السلام) بار ديگر به پسرش امام حسن (عليه السلام) متوجه شد و فرمود: پسر جانم! تو صاحب امر (امامت) و اختياردار خون من هستي (که در مورد ابن ملجم تصميم بگيري) تو حق داري ابن ملجم را ببخشي يا بکشي اگر او را کشتي همانگونه که او يک ضربت بر فرق سرم زد، تو نيز يک ضربت بر سر او بزن و کار ناروا نکن.[1] .

[صفحه 532]



صفحه 532.





  1. اصول کافي ج 1.