جمجمه اي حرف زد











جمجمه اي حرف زد



علي (عليه السلام) براي سرکوبي سپاه معاويه سپاه مجهزي آماده ساخت اين سپاه در نخيله که لشکرگاه سپاه علي (عليه السلام) بود در آماده باش د بسر مي برد امام علي (عليه السلام) از کوفه بيرون آمد و رهسپار قرارگاه نخيله شد و براي آنان سخنراني نمود، آنگاه سپاه مجهز علي (عليه السلام) به فرماندهي خود آن حضرت به سوي صفين حرکت کردند در مسير راه به مداين[1] رسيدند در اين هنگام، آنان ويرانه هاي کاخها و تالارها را مشاهده کردند علي (عليه السلام) جمجمه پوسيده اي را در خرابه اي ديد به يکي از اصحاب خود فرمود: آن را بر دارد و به همراه من بيا، علي (عليه السلام) به ايوان معروف کاخ مداين آمد و در آن نشست و طشت آبي طلبيد و به آورنده جمجمه فرمود: آن را در ميان طشت بگذارد. او اين کار را کرد، علي (عليه السلام) خطاب به جمجمه فرمود: اي جمجمه تو را سوگند مي دهم بگو من کيستم و تو کيستي؟ جمجمه با زبان رسا گفت: تو اميرمؤ منان (عليه السلام) و سيد اوصيا و پيشواي پرهيزکاران هستي ولي من بنده خدا و فرزند کنيز خدا کسري انوشيروان هستم. علي (عليه السلام) به او فرمود: حالت چطور است؟ او گفتاري گفت که خلاصه آن اين است:

من نسبت به زيردستان مهربان بودم ولي در آيين مجوس بسر مي بردم.. اينک از بهشت محروم هستم و گرفتار دوزخ مي باشم اما به خاطر اينکه با رعيت مدارا مي کردم از آتش دوزخ در امان هستم، و احسر تا اگر من ايمان مي آوردم، با تو بودم اي سرور خاندان محمد صلي الله عليه و آله و سلم و اي اميرمؤ منان (عليه السلام).

سخنان او بقدري جانسوز بود که همه حاضران صدا را به گريه بلند کردند.[2] .







  1. مداين به مجموعه هفت شر آبادان و نزديک به هم، که مرکز حکومت ساسانيان بود يعني، شهر تيسفون گويند که در اين مجموعه قرار داشت.
  2. منهاج البراعه، ج 4، ص 272.