شجاعت عبيدالله بن عباس











شجاعت عبيدالله بن عباس



بسر بن ارطاة يکي از دژخيمان خون آشام معاويه بود، که به دستور او، به شهرها و روستاها رفت و به قتل و غارت مردم پرداخت، تا مردم را از پيروي حکومت علي (عليه السلام) باز دارد و بسوي معاويه متوجه سازد (و سرانجام علي (عليه السلام) او را نفرين کرد و او در اواخر عمر، ديوانه شد و با حال بسيار بد، از دنيا رفت) بسر، با سپاه خود به يمن رفت، در آن هنگام يمن در قلمرو حکومت علي (عليه السلام) بود عبيدالله بن عباس، فرماندار علي (عليه السلام) در آنجا بود، عبيدالله خود را پنهان ساخت و از يمن بيرون آمد. بسر وارد منزل عبيدالله شد و دو کودک او را سربريد که سخنان جانسوز مادر او در اشعاري در تاريخ ثبت شده است. پس از جريان صلح امام حسن (عليه السلام) روزي تصادفا عبيدالله و بسر بن ارطاة نزد معاويه بودند، عبيدالله بن عباس فرصت را غنيمت شمرد و به معاويه گفت: آيا تو اين مرد لعين و پست

[صفحه 478]

(اشاره به بسر) را دستور دادي فرزندان مرا بکشد؟ معاويه گفت: نه. بسر خشمگين شده و شمشيرش را بزمين کوبيد و گفت: اي معاويه! شمشيرت را بگير، تو آن را به من دادي و دستور دادي مردم را بکشم، من آنچه را تو مي خواستي انجام دادم. معاويه گفت: تو مرد ضعيفي هستي. شمشيرت را جلو کسي انداختي که ديروز فرزندانش را کشته اي.

عبيدالله گفت: اي معاويه تو خيال مي کني که من بسر را به جاي يکي از فرزندان خواهم کشت، او پست تر و حقيرتر از اين است، من اگر بخواهم خونبهاي فرزندانم را بگيرم مي بايست، يزيد و عبيدالله فرزندان تو را به قتل رسانم.[1] .



صفحه 478.





  1. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 2، ص 18.