ايثار و جان بازي کميل
روزي حجاج بن يوسف دستور دستگيري کميل بن زياد را صادر کرد. کميل از آن دستور مطلع شد و فرار کرد و پنهان شد. حجاج دستور داد حقوق طايفه و قبيله کميل را قطع کردند. وقتي کميل از آن دستور مطلع شد گفت: من پير شده و عمرم رو به پايان است و شايسته نيست بخاطر من حقوق ديگران قطع شود پس از مخفي گاه خود خارج شد و به نزد حجاج رفت. حجاج به او گفت دوست داشتم: تو را پيدا کرده و دستگير مي کردم. کميل گفت: از عمر من چيزي باقي نمانده و هر گونه که مي خواهي درباره من حکم کن، که حسابرسي در نزد خداوند است و اميرالمؤ منين علي (عليه السلام) نيز قبلا به من خبر داده که تو قاتل من هستي. سپس حجاج دستور داد سر کميل اين يار با وفا و صاحب سر علي (عليه السلام) را از بدنش جدا کردند.[1] .