علي و شكر كتيبه











علي و شکر کتيبه



در جنگ صفين معاويه لشکري بيست و پنج هزار نفري را تدارک ديد و در نوع خود در تمام جوانب اين مجموعه بيست و پنج هزار نفري را مجهز نمود، با تدارک وسائل و اسلحه و از حيث زره و کلاه خود و کاملترين تمرينات، آنها را جهت نبرد با سپاه امام علي (عليه السلام) آماده نمود تمامي اين لشکر از فرق سر تا پا غير از دو چشم آنها غرق آهن بود، به شکلي که هيچ جائي جهت نفوذ تير يا شمشير در آن نباشد و تمامي آنها را سوار بر اسب کرد تا روحيه لشکر علي (عليه السلام) را با هيبت اين لشگر در ابتداي نبرد تضعيف نمايد اين لشگر را کتيبه ناميد و راهي ميدان کرد. لشکريان حضرت امير (عليه السلام) وقتي اين وضعيت را ديدند جراءت مقابله با آنرا در خود نديدند چون وضع جبهه مقابل را مي ديدند چگونه است نه جاي شمشير زدن بود نه راه نفوذ، علي (عليه السلام) از صف لشکريان خود بيرون آمد و لشکر خود را به تذکراتي هشدار داد و آنها را براي نبرد تشجيع نمود آنگاه به آنها فرمود: به شما بگويم اين لشکر کتيبه معاويه را در هم خواهم کوبيد کسي حق ندارد از جاي خود تکان خورد. آنگاه حضرت ذوالفقار را در دست گرفت و حمله کرد حضرت آنچنان جنگيد که تمامي لشگر پا به فرار گذاشتند. علي (عليه السلام) به تعقيب آنها پرداخت فراريان آنها خود را به خيمه معاويه رساندند معاويه که منتظر بود اين لشگر برود و همه لشکر علي (عليه السلام) را درهم بکوبد و بيايد؛ ديد همه شکست خورده با کشته هاي فراوان برگشته اند. معاويه گفت: اي واي بر شما کي شما را اينطور کرده؟ مگر لشکر علي (عليه السلام) چند برابر شما بود؟ همه گفتند: معاويه ما که لشکر علي (عليه السلام) را نديديم ولي ما هر وقت نگاه مي کرديم مي ديدم علي (عليه السلام) پشت سرماست و با ذوالفقار حمله مي کند. همين قدر بدان که هر که کشته شده به شمشير علي (عليه السلام) کشته شده و هر که نيزه خورده به نيزه علي (عليه السلام) است، هر که تير خورده، به تير علي (عليه السلام) است او گفت: علي (عليه السلام) که تير ندارد گفتند و الله ما نمي دانيم چه شده ولي مي ديديم که علي (عليه السلام) گاهي با تير حمله مي کرد گاهي با نيزه و گاهي با شمشير و گاهي هم از پشت سر.[1] .

[صفحه 460]



صفحه 460.





  1. تفسير سوره حجرات، شهيد دستغيب، ص 302.