ايرانيان حاکم مي شوند و...
ناگاه اشعث بن قيس از سر و کله مردم بالا رفت و با سرعت خود را نزديک منبر امام رساند و عرض کرد: يا علي (عليه السلام) اين سرخرها (ايرانيان) در مقابل روي شما بر ما چيره و غالب شدند ولي شما از آنها جلوگيري نمي کنيد. صعصعة بن صوحان که يکي از ياران باوفاي امام بود با شنيدن اين اهانت دست به پشت اشعث زد و گفت: (انا لله و انا اليه راجعون). ...امام (عليه السلام) در حاليکه از گفتار اشعث سخت عصباني شده بود به موعظه مردم ادامه داد و فرمود: اين شکم کنده ها خودشان روزها در بستر نرم استراحت مي کنند و آنان (ايرانيان) روزي هاي گرم بخاطر خدا فعاليت مي نمايند و عربها از من مي خواهند که آنها (ايرانيان) را از خود طرد و دور کنم، تا از ستمکاران باشم. سوگند به ايزد متعال که دانه را شکافته و آدمي را آفريده از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم که مي فرمود: والله لضربنکم علي الدين عودا کما ضربتمو هم عليه بد؛ بخدا سوگند همچنانکه در آغاز، شما پيروز و حاکم بر ايرانيان مي شويد. در آينده ايرانيان نيز حاکم و بر شما و غالب گردند و شما را سرکوب خواهند نمود.[1] . [صفحه 445]
روزي اميرالمؤ منين علي (عليه السلام) بر فراز منبر مشغول موعظه مردم بود در آن حال مردي نزد حضرت رسيد و آهسته در گوش امام مطلبي را گفت که آثار خشم در صورت آن حضرت پديدار شد، آنگاه حضرت سکوت کرد.
صفحه 445.