روباهي در چنگ شير











روباهي در چنگ شير



معروف است که در جنگ صفين عمر و عاص (دومين نفر از حکمت معاويه که حيله گري ناپاک بود) به ميدان جنگ آمد، امام علي (عليه السلام) به او حمله کرد او خود را سخت در تنگنا ديد لذا پا به فرار گذاشت ولي مشاهده کرد که علي (عليه السلام) مثل برق توفنده به سوي او مي آيد، خود را به زمين انداخت و يک پاي خود را بلند کرد و عورتش د کشف شد، علي (عليه السلام) از او رو برگرداند و او با اين حيله فرار کرد. مدتها از جنگ صفين گذشت، روزي عمر و عاص نزد معاويه آمد معاويه تا او را ديد خنديد، عمر و عاص گفت: چرا مي خندي؟

معاويه گفت: به ياد شمشير پسر ابوطالب (عليه السلام) افتادم که در بالاي سر تو قرار گرفته بود، تو با حيله آنچناني از دست او گريختي.

عمر و عاص گفت: اي معاويه آيا مرا سرزنش و مسخره مي کني؟ بلکه عجيب تر از اين روزي بود که علي (عليه السلام) تو را به مبارزه طلبيد تو رنگ باختي و تعادل خود را از دست دادي و حنجره ات باد کرد، سوگند به خدا اگر به ميدان علي (عليه السلام) مي رفتي گوشهايت از شدت درد مي سوخت و فرزندانت يتيم مي شدند و سلطنتت فرو مي پاشيد آنگاه اشعاري خواند. معاويه گفت: آرام باش و ادامه نده. عمر و عاص گفت: خودت باعث شدي که من اين مطالب را بگويم.[1] .







  1. الغدير، ج 2، ص 162.