بيعت قلبي











بيعت قلبي



در حديثي چنين آمده است که در اثناء جنگ صفين مردم دسته دسته از اطراف مي آمدند و با اميرالمؤ منين (عليه السلام) بيعت کرده و به سپاه آن حضرت مي پيوستند. روزي حضرت فرمود: که امروز صد نفر مي آيند و با من بيعت مي کنند. نود و نه نفر آمدند و روز

[صفحه 431]

بلند شد و وقت آن رسيد که حضرت براي استراحت بروند اما همچنان در آفتاب گرم نشسته و انتظار مي کشيدند. ابن عباس مي گويد: شبهه اي براي من پديد آمد زيرا تاکنون هر چه آن حضرت فرموده بودند تخلف نپذيرفته بود، حضرت همچنان منتظر بودند که اويس قرني از راه رسيد ظاهرا ابتدا حضرت را نشناخت سؤ ال کرد و حضرت را به او نشان دادند وقتي به خدمت آن حضرت رسيد فرمودند براي چه آماده اي؟ عرض کرد: براي اينکه با شما بيعت کنم. فرمود به چه بيعت کني؟ عرض کرد، بمهجتي يعني با سويداي قلب خود، آنگاه با دوست خود با آن حضرت بيعت کرد و اين امر منحصر و مختص به خود او بود زيرا باقي مردم با يک دست بيعت مي کردند و سپس آن بزرگوار با دو شمشير يکي در دست راست و ديگري در دست چپ جهاد کرد تا شهيد شد ديگران سپر را به دست چپ مي گرفتند تا خود را حفظ کنند اما اين بزرگوار تمام همش علي (عليه السلام) بود و از خود در جنگ خبري نداشت.



صفحه 431.