تهديد و اندرز فرماندار











تهديد و اندرز فرماندار



عبدالله بن عباس از طرف علي (عليه السلام) استاندار اهواز، فارس و کران بود (که امروز سه استان بزرگ ايران به شمار مي روند) و زياد بن ابيه از طرف ابن عباس فرماندار بصره بود. علي (عليه السلام) که سرپرست هر دو نفر بود کاملا مواظب احوال آنها بود و پيوسته نامه هايي در راهنمايي و اندرز آنها مي نگاشت که مبادا به کسي ستم کنند يا از مرز اخلاق و قوانين اسلام خارج شوند. که در اينجا ترجمه دو نامه از نامه هاي آن حضرت را که به زياد نوشته شده را ذکر مي کنيم.

[صفحه 416]

علي (عليه السلام) چون از وضع روحي زياد و ضعف ايماني او خبر داشت و شايد کم و بيش گزارشهايي هم از او به حضرتش رسيده بود در يک نامه سخت او را تهديد مي کند و در نامه ديگر نصيحتش مي نمايد. اما در نامه نخست نوشت:

اي زياد بن ابيه براستي به خدا سوگند ياد مي کنم که اگر به من اطلاع برسد که نسبت به اموال عمومي مسلمانان تجاوز و خيانت کرده اي، کم باشد، يا زياد به جرم خيانت، مانند دزدان فرومايه تو را کيفر مي کنم بطوري که پس از آن در اجتماع نتواني قد علم کني و باقيمانده عمر خويش را با ذلت و منفوريت بگذراني.[1] .

و در نامه ديگر امام براي اينکه او را بسازد و شايد بتواند روح و فکر زياد بن ابيه را عوض کند و از درون او را اصلاح نمايد براي او نوشت:

هميشه در زندگي خويش اعتدال و ميانه روي را رعايت کن و از زياده روي دوري نما و پيوسته فرداي خود را در نظر داشته باش و بيش از مقدار ضروري مصرف نکن و آنچه زياد مي آوري بفرست براي روز نيازمنديت (روز قيامت)...توجه داشته باش که هر کس آنچه کشت کرده، مي برد و پاداش آنچه براي روز بازپسين فرستاده مي يابد.[2] .



صفحه 416.





  1. نهج البلاغه صبحي صالح، ص 377.
  2. نهج البلاغه، نامه 21.