اي غمديده، به سوي ما شتاب کن!!
شنيدم علي (عليه السلام) به دخترش ام کلثوم مي گويد: اي دختر عزيزم! من چنين مي بينم که ديگر چندان همراه و همنشين با شما نخواهم بود. ام کلثوم پرسيد: چطور مگر، اي پدر عزيز؟ حضرت فرمود: من رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را در خواب ديدم که با دست خويش غبار از چهره ام پاک مي کند و مي فرمايد: اي علي! ديگر چيزي بر تو نيست، وظيفه ات را به پايان بردي. [صفحه 408] بيش از سه روز نگذشته بود که حضرت علي (عليه السلام) آن ضربت را خورد ام کلثوم با مشاهده اين صحنه فريادي جانخراش سرداد که آن حضرت (عليه السلام) به او فرمود: اي دختر عزيزم! اين کار را نکن من رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را مي بينم که با دستش به من اشاره مي کند و مي فرمايد: اي علي به سوي ما بشتاب که آنچه پيش ما است براي تو بهتر است.[1] .
بانوي در خانه اميرالمؤ منين علي (عليه السلام) به خدمتگذاري همت مي گماشت به نام ام موسي او مسئوليت رسيدگي و نگهداري فاطمه دختر آن حضرت (عليه السلام) را بر عهده داشت. اين زن چند روز پيش از شهادت علي (عليه السلام) شاهد گفتگويي ميان آن حضرت (عليه السلام) و دخترش ام کلثوم بوده است او اين گفتگو را چنين گزارش د مي کند:
صفحه 408.