ستايش خلافت تاءسف از شهادت











ستايش خلافت تاءسف از شهادت



صعصعة بن صوحان يکي از همراهان و پيروان دائمي علي (عليه السلام) بود. لذا هنگامي که علي (عليه السلام) به خلافت رسيد خطاب به آن حضرت گفت: زينت الخلافة و مازانتک و رفعتها و مارفعتک و هي اليک احوج منک اليها يعني: تو با قبول خلافت به آن زينت بخشيدي و جلا دادي اما خلافت تو را زينت نبخشيد و جلال نداد تو به خلافت رفعت دادي و مقامش را بالا بردي ولي خلافت به تو رفعت و مقام نداد و تو را بالا نبرد. خلافت به تو نيازمندتر است از تو به خلافت.

همين صعصعة بن صوحان وقتي که حضرت ضربت خورده بود و در بستر آرميده بود به عيادات امام آمد خطاب به آن حضرت عرض کرد يرحک الله يا اميرالمؤ منين حيا و ميتا، فوالله لقد کان الله في صدرک عظيما و لقد کنت بذات الله عليما اي اميرمؤ منان، خدايت

[صفحه 406]

در زندگي و پس از مرگ رحمت کند، زيرا به خدا سوگند که خدا در نزد تو بزرگ بود و تو بشناسائيش کاملا دانا بودي.

علي (عليه السلام) خطاب به صعصعة بن صوحان فرمود: و انت يرحمک الله فلقد کنت خفيف الموونة کثير المعونة تو را نيز خداوند رحمت کند که مردي کم خرج و سبکبار و بسيار ياي کننده و کمک کار بودي.[1] صعصعه جزء افراد معدودي بود که در شب شهادت اميرالمؤ منين علي (عليه السلام) در تشييع جنازه آن حضرت و مراسم تدفين او در دل تاريک شب شرکت کرد. صعصعة پس از پايان تدفين؛ کنار قبر مطهر علي (عليه السلام) ايستاد و يک سدت روي قلب پر تپش خود گذاشت و يا دستي ديگر مشتي از خاک قبر برداشت و بر سر خود ريخت و خطابه اي پر شور در جمع خاندان و ياران خاص علي (عليه السلام) ايراد کرد که دو جمله زيباي آن را در اينجا ذکر مي نمائيم.

فاسال الله ان ممن علينا باقتفائنا اثرک و العمل بسيرتک؛

از خداوند تقاضا مي کنم که بر ما منت نهد و توفيق دهد که پيرو تو پاشيم و به سيره تو عمل کنيم.

فو الله لقد کانت حياتک مفاتح الخير و مفالق للشر؛ بخدا سوگند زندگي تو درهاي خير را گشود و راههاي شر و بدي را بست.[2] .



صفحه 406.





  1. بحارالانوار، ج 42، ص 234 و 259.
  2. بحارالانوار، ج 42، ص 234 و 259.