يک پيراهن بيشتر ندارد
[صفحه 375] جمعه مشغول خواندن خطبه نماز بود و من ديدم علي بن ابيطالب: يروح بکمه؛ با آستينش د خود را باد مي زند مسجد پر از جمعيت بود و من هم بچه بودم. پدرم مرا روي گردنش نشاند که من آن صحنه ها را ببينم. من اين صحنه را ديدم که اميرالمؤ منين (عليه السلام) با آستينش خود را خنک مي کند به پدرم گفتم: پدر؛ چون هوا گرم است اميرالمؤ منين (عليه السلام) با آستين لباسش خود را خنک مي کند؟ پدرم به من فرمود: نه چنين نيست. علي بن ابيطالب (عليه السلام) احساس گرما و سرما نمي کند. نه گرما علي (عليه السلام) را آزار مي دهد و نه سرما و علتش هم آن است که در جرياني رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نسبت به اميرالمؤ منين (عليه السلام) دعا کرد. و عرض کرد: خدايا اثر برودت و حرارت را به علي نچشان و بعد از آن دعا ديگر علي (عليه السلام) نه در تابستانها از گرما رنج مي برد و نه در زمستانها از سرما رنج مي برد. پسرجان! علي بن ابيطالب براي اين آستين لباسش را حرکت مي دهد چون که او يک پيراهن دارد و چون اين لباس را شسته و خشک نشده است، آستين آن را حرکت مي دهد تا خشک بشود. پسرم! علي (عليه السلام) از اين کار لذت مي برد چون به غير حق دل نمي بندد و اين را هم هنر نمي داند و به حساب کمال نمي آورد.[2] .
صاحب کتاب الغارات[1] از يکي از اساتيد استادش نقل مي کند، مي گويد: من بچه بودم پدرم مرا به مسجد جامع کوفه برد و علي بن ابيطالب (عليه السلام) در حال ايستاده، روز
صفحه 375.