ياري دهنده ضعيفان
حضرت به خرما فروش گفت: اي بنده خدا اين کنيز از خود اختيار ندارد. درهم او را رد کن و خرماي او را بگيرد. آن مرد برخاست و با دست خود بر سينه علي (عليه السلام) زد و امام را از جلوي مغازه اش دور کرد. مردم به او گفتند: اي مرد اين اميرالمؤ منين علي عليه السلام است، آن مرد ترسيد و پول خرما را به کنيز داد و خرماي خود را پس گرفت. سپس به امام عرض کرد که يا علي (عليه السلام) مرا عفو بفرماييد و از اشتباه من در گذريد. حضرت فرمود: اگر امر خود را اصلاح کني زودتر از تو راضي خواهم شد يا در روايتي ديگر فرمود: اگر حقوق مردم را رعايت کني از تو راضي مي شوم.[1] .
روزي علي (عليه السلام) به بازار رفت و در مجموعه خرمافروشان عبور کرد که ناگهان ديد کنيزي مي گريد. حضرت جلو رفته و علت گريه کنيز را از او پرسيد. او گفت: صاحبم پول به من داد که خرم بخرم وقتي خرما را تهيه کردم و به منزل بردم صاحبم فرماها را نپسنديد و گفت: خرماها را پس بده حالا هر چه به اين مغازه دار مي گويم خرماهايت را پس بگير و پولم را پس بده قبول نمي کند.