پيروان واقعي معاويه
مرد کوفي منکر شد گروهي از شاميان نيز به طرفداري از مرد شامي برخاستند و براي حل اين دعوا جملگي نزد معاويه رسيدند. مرد شامي پنجاه نفر شاهد را آورد که ناقه حاضر متعلق به اوست. شاهدان نيز موضوع را گواهي کردند. معاويه هم دستور داد تا شتر را بگيرند و به مرد شامي بدهند!! مرد کوفي وقتي موضوع را چنين ديد گفت: اي معاويه شاهدان همگي گفتند: اين ناقه متعلق به اين مرد شامي است در صورتي که اين شتر ناقه نيست بلکه جمل است و آن ماده نيست بلکه نر است و اين هم علامت آن. معاويه گفت: با اين وصف چون شهود گواهي داده اند حکم صادر شده است و بايد اجرا شود! سپس معاويه مرد کوفي را به خلوت برد و قيمت شتر را از او پرسيد و دو برابر قيمت آنرا به وي بخشيد. آنگاه به او گفت: از جانب من به علي بگو در جنگ آينده با صد هزار نفر از مردمي که ميان شتر نر و ماده فرق نمي گذارند با تو روبرو خواهم شد.[1] . [صفحه 350]
کلمه ناقه در عربي به معني شتر ماده است و کلمه جمل به معني شتر نر مي باشد. بعد از جنگ فين که ميان اميرالمؤ منين (عليه السلام) و معاويه در سرزمين صفين به وقوع پيوست. بعد از جنگ شتر سواري از مردم کوفه که مرکز خلافت حضرت علي (عليه السلام) بود وارد شام پايتخت معاويه شد. يکي از شاميان چون آن مرد کوفي را با شتر ديد با وي گلاويز شد و گفت: اين ناقه که تو بر آن سواري مال من است و تو آن را در صفين هنگامي که در رکاب علي (عليه السلام) بودي از من گرفتي!
صفحه 350.