واضع علم قواعد عربي











واضع علم قواعد عربي



روزي ابوالاسود دئلي خدمت علي (عليه السلام) رسيد، ديد آن حضرت به فکر فرو رفته است. ابوالاسود مي گويد: به آن حضرت عرض کردم: يا اميرالمؤ منين درباره چه چيزي فکر مي کنيد؟ فرمود: در شهر شما شنيدم کسي قرآن را غلط مي خواند مي خواهم کتابي درباره ريشه هاي ادبيات عربي پديد آورم.

عرض کردم: اگر اين لطف را بفرماييد ما را زنده کرده ايد و زبان عربي براي ما باقي خواهد ماند ابوالاسود مي گويد: پس از چند روز وقتي به حضور امام رسيدم صحيفه اي را به من داد که در آن نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحيم کلام عرب سه قسم است: اسم و فعل و حرف.

اسم چيزي است که از مسمي خبر مي دهد، فعل از حرکات...

سپس به من فرمود: دنبال آن را بگير و چيزهايي که به نظرت مي رسد بر آن اضافه کن.

سپس ادامه داد: اي ابوالاسود: اسم ها نيز سه نوع هستند: ظاهر و مضمر و چيزي که نه ظاهر است و نه مضمر.

ابولاسود گفت: از سخنان حضرت چيزهايي گرد آوردم و به نظر حضرت رساندم از جمله حروف ناصبه بود (انّ،انّ،ليت، لعل و کان) وقتي حضرت اين حروف را ديد فرمود: چرا لکن را ترک کردي؟ عرض کردم: در رديف اينها به شمار نمي آورم. حضرت فرمود: چرا در رديف آنهاست. بايد آن را نيز در رديف آنها ذکر کني.[1] .







  1. زهرالربيع، ص 173.