کار کردن شيوه او بود
ايحسب الانسان ان يترک سدي؛ آيا انسان مي پندارد او را به حال خود رها مي کنند همه به امام سلام کردند حل مشکل آن دو زني که هر دو آنها ادعا مي کردند، فرزند پسر از آنهاست را از اما (عليه السلام) خواستند اما فرمود: شير دو زن را در ظرف خاصي وزن کنيد آن زن که شير او سنگين تر است پسر بچه از آن اوست.[1] . [صفحه 338]
در يکي از مشکلات قضائي که خليفه دوم سخت درمانده شده بود به او گفتند: نزد علي (عليه السلام) برويم تا مشکل را حل نمايد. خليفه دوم به همراه ابن عباس و جمعي ديگري به راه افتادند سراغ امام را گرفتند به آنان گفته شد اميرمؤ منان (عليه السلام) در فلان باغ مشغول کار است، خود را به باغ رساندند ديدند، امام (عليه السلام) سخت مشغول کار است و اين آيه را مي خواند:
صفحه 338.