راهنمائي هاي جنگي امام علي
ابن ابي الحديد در ذيل اين روايت مي نويسد: حضرت علي (عليه السلام) در آن جلسه مشورتي عمر خيانت نکرد و الا اگر عمر به جبهه مي رفت کشته و يا مجروح مي شد زيرا در آن مقطع چندين مرتبه لشکر اسلام شکست خورده بود. يا در جلسه اي ديگر عمر شورايي تشکيل داده بود آنگاه به اعضاي جلسه گفت ارتش اسلام به نزديکي شهر مدائن که پايتخت ايران است رسيده است و فرمانده هانم به من نوشته اند که خليفه خودت هم به جبهه بيا آنگاه گفت: حالا من بروم يا آنکه فرمان دهم ارتش د عقب نشيني کند يا دستور دهم حمله نمايند در آن جلسه حضار نظرات مختلفي دادند تا اينکه حضرت امير (عليه السلام) فرمود: هيچ کدام از اين راءي ها به صلاح تو و آنان نيست، بلکه من دستوراتي مي دهم با آن فرامين عمل کن تا پيروزي حاصل شود آنگه حضرت فراميني را دادند آنها هم اجرا و اطاعت کردند و سپس پيروز شدند در فتح بيت المقدس وقتي که ارتش مسلمانان شهر شام را فتح کرد قصد فتح بيت المقدس را داشتند لذا نامه اي به عمربن خطاب نوشته و مشورت نمودند که آنجا را فتح نمايند؟ عمر مشاورين خود را جمع کرد و با آنان راجع به آن مشورت کرد. تمامي مشاورين عمر گفتند صلاح نيست وارد بيت المقدس شويم. حضرت امير (عليه السلام) مخالفت کرده و عمر نظر حضرت را به آنان [صفحه 331] نوشت و آنها پس از جنگ فراوان و اجراي فرامين امام علي (عليه السلام) بيت المقدس را فتح کردند.[1] .
روزي عمربن خطاب با حضرت علي (عليه السلام) مشورت کرد که ارتشي به قادسيه و ايران فرستاده ام ولي سران لشگرم به توسط خبرگزاري خود به من اطلاع داده اند که پيروزي ما در اين جنگ منوط به آمدن خليفه در ميدان جنگ است. مشاورين من نيز پس از صحبت هاي مکرر نتيجه را چنين اعلام کرده اند که خود در جبهه حاضر شوم تا به شکوه و ابهت لشکر اضافه شود و فتح و پيروزي زودتر انجام گيرد. آنگاه عمر رو به حضرت امير (عليه السلام) کرد و گفت: شما نظرتان را بفرمائيد. حضرت فرمود: صلاح نيست خودت به جبهه جنگ بروي بلکه ارتشي ديگري با تاکتيک هاي جنگي گسيل دار آنگاه حضرت دليل و راهنمايي هاي لازم را فرمودند. چون لشکر اسلام پيروز شد همگي اقرار و اعتراف کردند به برتري نظريه آن حضرت بر همه مشاورين خليفه.
صفحه 331.