سازش كاران بي غيرت











سازش کاران بي غيرت



به نقل ابوبصير امام باقر (عليه السلام) فرمود: بعد از رحلت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم جمعي از مهاجران و انصار و غير آنها به حضور علي (عليه السلام) آمده و گفتند: يا علي (عليه السلام) سوگند به خدا تو امير مؤ منان هستي، سوگند به خدا تو از همه مقدمتر و شايسته تر نزد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي باشي (ابوبکر غصب خلافت کرده است) دستت را بده تا با تو بيعت کنيم بيعت جان نثاري، که تا حد مرگ بپاي اين بيعت ايستادگي کنيم. علي (عليه السلام) به آنها فرمود: اگر در ادعاي خود صادق هستيد فردا با سرهاي تراشيده نزد من بيائيد. فردا که شد خود علي (عليه السلام) سرش را تراشيد و بعد تنها سلمان و ابوذر و مقداد با سر تراشيده آمدند و به قول بعضي عمار و ابوسنان و ابو عمرو با سر تراشيده آمدند (جمعا 7 نفر) سپس آنها متفرق شدند. علي (عليه السلام) بار ديگر

[صفحه 327]

اعلام کرد باز جز همين افراد ياد شده کسي سرش د را نتراشيد لذا علي (عليه السلام) تکليف خود را در سکوت کردن ديد.[1] .



صفحه 327.





  1. مناقب اين شهر آشوب، ج 3، ص 194.