بدرقه ابوذر توسط امام علي
[صفحه 322] لله فارج من غضبت له ان القوم خاقوک علي ديناهم و خفتهم علي دينک... يعني: اي ابوذر! تو براي خدا خشم کردي پس به او اميدوار باش حاميلان عثمان به خاطر دنياي خود از تو ترسيدند و تو به خاطر دينت از آنها ترسيدي پس آنچه را که آنها برايش در وحشتند (يعني دنيا) به خودشان واگذار.[2] . امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) و... نيز با سخناني ابوذر را به سوي تبعيدگاه ربذه بدرقه نمودند. چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان
افشا گري و آگاهي بخش ابوذر موجب شد که عثمان تصميم بگيرد او را به صحراي سوزان ربذه تبعيد کند. هنگام تبعيد، عثمان دستور داد اعلام کنند که بدرقه ابوذر ممنوع است و به مروان فرمان داد تا مراقب باشد و با خشونت جلو بدرقه کنندگان او را بگيرد. ولي امام علي (عليه السلام) به حکومت نظامي عثمان توجه نکرد و همراه حسن و حسين (عليه السلام) و برادرش عقيل و عمار ياسر به بدرقه ابوذر رفتند. امام حسن (عليه السلام) با ابوذر سخن مي گفت: مروان فرياد زد: اي حسن! خاموش د باش مگر فرمان خليفه را نشنيده اي که بدرقه کردن ابوذر ممنوع است. امام علي (عليه السلام) به مروان حمله کرد و بين گوش مرکب مروان تازيانه زد و فرمود: دور شو خدا تو را به آتش هلاکت بيفکند.[1] مروان نزد عثمان رفت و برخورد خشن امام علي (عليه السلام) را به او گزارش د داد سپس هر يک از بدرقه کنندگان سخني به ابوذر گفتند. امام علي (عليه السلام) به او فرمود يا اباذر انک غضبت
چو علي که مي تواند که به سر برد وفا را[3] .
صفحه 322.