قاتل ظاهري











قاتل ظاهري



مأموران حکومتي مدينه در خرابه اي در بيرون شهر سرکشي کرده و در آنجا مردي را کشته شده يافتند و چند متر آن طرف تر او مردي را که کارد خون آلودي در دست داشت يافتند، مأموران جنازه بي سر را به همراه قاتل کارد بدست به حضور عمر بردند تا حکم قصاص را در حق او صادر کند قاتل نيز به قضيه قتل اعتراف کرد، عمر نيز حکم قصاص او را در ملأعام صادر کرد. علي (عليه السلام) فرمود:اي عمر! قضيه را ساده نگير کسي که آدم مي کشد به اين آساني به جنايت خود اعتراف نمي کند. لذا علي (عليه السلام) قاتل را خواست و از او سؤال کرد، آنگاه به او فرمود: اين مرد را تو کشتي؟ بله يا اباالحسن (عليه السلام). مقتول را مي شناسيد؟ نه يا اباالحسن. علي (عليه السلام) فرمود: حتما نسبت به وي کينه و عداوتي هم نداشتيد؟ عرض کرد: نه يا عم رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم. علي (عليه السلام) فرمود: پس چرا بيجهت سرش را از تنش جدا کردي آن مرد خاموش شد. علي (عليه السلام) فرمود: حرف بزن بگوئيد ببينم کسب و کار تو چيست؟ عرض کرد: قصابم. علي (عليه السلام) فرمود: قصابي، اينهم کارد قصابي توست. متهم عرض کرد: اجازه بدهيد آنچه حقيقت دارد تعريف کنم. من در کنار خرابه اي که آن مرد کشته شده بود گوسفندي را کشته بودم و هنوز دست خود را نشسته بودم که به قضاي حاجت احتياج پيدا کردم لذا وارد خرابه شدم تا به خرابه رسيدم مقتول را ديدم و همانجا هم دستگيرم کردند. لذا ديدم انکار با اين چنين وضعي (دست خوني، کارد بدست، و بر سر مقتول بودن) فايده و نتيجه اي ندارد. لذا اقرار کردم که من کشتم. يا

[صفحه 307]

علي (عليه السلام) ولي در پرده اي قلبم اميدوار بودم که پروردگار دانا و توانا بر بي گناهي من ترحم مي آورد و از مجازات ايمنم مي فرمايد. ناگهان در اين لحظه مردي وارد مجلس شد و گفت: يا علي (عليه السلام) قاتل من هستم و قصاب بي گناه است. قصاب آزاد شد و عمر قاتل حقيقي را بازجويي کرد. قاتل داستاني از مظالم و مفاسد مقتول گفت. ولي چون قاتل بود بايد قصاص مي شد. عمر دوباره رو به عي (عليه السلام) کرد و عرض کرد: يا اباالحسن (عليه السلام) فتواي شما درباره ي اين مرد چيست؟ حضرت فرمود: آزادش کنيد. عرض کرد: يا علي قاتل است خودش اقرار مي کند که آدم کشته!! علي (عليه السلام) با استناد به آيه اي از قرآن آنکس که بي جهت انساني را از ميان بردارد چنانست که همه ي مردم را کشته باشد و آنکس که انساني را زنده کند چنانست که بهمه ي مردم نعمت حيات بخشد لذا فرمود: اين مرد قاتل حقيقي با اينکه قاتل است و به جرم خود اعتراف کرده ولي چون قصاب بي گناه را از اعدام نجات داد يعني انساني را زنده کرده. چنان است که همه ي مردم را زنده کرده اين مرد بپاداش اين جوان مردي و فداکاري در راه يک انسان بي گناه از قصاص معاف خواهد بود و خونبهاي قاتل را نيز از بيت المال مسلمانان به ورثه اش پرداخت شود.[1] .



صفحه 307.





  1. معصوم دوم، ص 190.