دستهايم رو به خداست











دستهايم رو به خداست



وقتي حضرت امير (عليه السلام) بدنيا آمد، فاطمه بنت اسد همانند ساير نوزادان علي (عليه السلام) را قنداق مي کرد و دستهاي آن حضرت را در قنداق مي بست. اما بعد از اينکه فاطمه به سراغ علي (عليه السلام) مي آمد، مشاهده مي کرد دستهاي آن حضرت بيرون از قنداق است و پارچه ها هم پاره شده است، فاطمه بنت اسد دو پارچه مصري محکم آورد دستهاي آن حضرت را محکم تر از قبل بست و آنگاه حضرت را در گهواره خود گذاشت، حضرت امير (عليه السلام) با تکاني، مجدد دستمال ها را پاره کرد و دست خود را از قنداق بيرون آورد، مجدد فاطمه بنت اسد با سه پارچه محکم دست هاي حضرت را مي بندد، اجمالا تا هفت بار و هفت پارچه بر روي هم، دست هاي حضرت را در قنداق مي بندد باز حضرت دستان خود را باز مي نمايد. آنگاه حضرت علي (عليه السلام) به مادر خود مي فرمايد.

«مادر دست مرا رها کن، دست علي بايد باز باشد که به درگاه خدا دراز کند»[1] .

[صفحه 24]



صفحه 24.





  1. غاية المرام.