پاك طينتي ارادتمند علي











پاک طينتي ارادتمند علي



علامه حلي (ره) مي گويد: پدرم براي من نقل کرد، روزي به طرف يکي از دروازه هاي بغداد رفتم وقتي که از آن وارد شدم احساس کردم خيلي تشنه ام به بعضي از همراهان گفتم براي من آب بياوريد آنها براي تهيه آب رفتند و من و ساير دوستانم در انتظار آب در آنجا توقف کرديم در اين ميان دو کودک بازي مي کردند و يکي از آنها به ديگري مي گفت: اما بر حق علي بن ابيطالب اميرمؤمنان (عليه السلام) است ولي ديگري مي گفت: بلکه رهبر مردم بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شخص ديگري است به ناگه من اين حديث را به زبان آوردم و گفتم: راست گفت: پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به علي (عليه السلام) که با تو دوستي نمي کند مگر مؤمن و با تو دشمني نمي کند مگر ولد حيض. ناگاه ديدم زني که سخن مرا شنيده بود نزديک آمد و گفت: اي آقاي من تو را به خدا آنچه را گفتي، بار ديگر براي من بگو گفتم حديثي بود که از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روايت شده نيازي به ذکر مجدد آن نيست او اصرار کرد که بايد حديث را بخواني من هم حديث را براي او خواندم آن زن که مادر آن دو کودک بود گفت: اي آقاي

[صفحه 301]

من سوگند به خدا اين خبر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم راست است. اين دو گودک هر دو فرزند من هستند. آنکه علي (عليه السلام) را دوست دارد پاک زاده است ولي آنکه با علي (عليه السلام) دشمني مي کند جهتش اين است که من در حال حيض بودم که نطفه او بسته شد.[1] .



صفحه 301.





  1. کشف اليقين علامه حلي، ص 167.