سلام جبرئيل و همراهان به علي











سلام جبرئيل و همراهان به علي



علي (عليه السلام) به اصحاب شوراي فرمايشي که عمر دستور تشکيل آن را داده بود فرمود: آيا در بين شما کسي هست که چون من باشد که در يک ساعت سه هزار ملائکه که جبرئيل و ميکائيل هم در ميانشان بودند بر او سلام کند. آن شبي که در چاه بدر رفتم تا در اجراي امر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از چاه آب بياورم؟ همه اعضاي شوراي تعيين خليفه گفتند: نه، کسي به منزلت تو نيست. (اما شرح ماجرا) در شب جنگ بدر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به اصحاب خود فرمود کيست امشب براي ما برود آب بياورد اصحاب همگي سکوت کردند، حضرت علي (عليه السلام) مشک آبي برداشت و به طرف چاه بدر آب رسيد و آن چاهي بود بسيار گود و تاريک، آن حضرت دلو آب را نيافت تا از چاه آب بکشد، لاجرم خود به درون چاه رفت و مشک را پر از آب کرد و بيرون آمد وقتي به سمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي رفت ناگهان باد سختي در گرفت که حضرت از شدت آن باد نشست تا آن برطرف شد. سپس برخاست و حرکت کرد، مجدد باد سختي درگرفت که حضرت از شدت آن نشست تا آن باد برطرف شد، سپس برخاست و حرکت کرد، ولي مجدد باد سختي همانند آن باد قبلي آمد، آن حضرت نشست تا آن نيز رد شود، سپس حضرت برخاست و خود را به حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم رساند. حضرت پرسيد: يا اباالحسن براي چه دير آمدي؟ عرض کرد: سه مرتبه باد شديدي وزيدن گرفت که بسيار سخت بود و مکث من به جهت برطرف شدن آن بادها بود. حضرت فرمود: يا علي (عليه السلام) مي داني آنها چه بود؟ عرض کرد شما بفرماييد حضرت فرمود: اولين بار جبرئيل بود با هزار فرشته که بر تو سلام کردند و پس از آن اسرافيل با هزار فرشته بود که بر تو سلام کردند اينها براي کمک به ما فرود آمده اند.[1] .







  1. اعمال شب هفدهم ماه رمضان، مفاتيح الجنان.