شرابخوار در دستان علي











شرابخوار در دستان علي



وليد بن عقبه که برادر مادري عثمان بود توسط عثمان او را حاکم و استاندار کوفه شد وليد بواسطه ميگساري، صبح هنگام با حالت مستي در مسجد جامع کوفه آمد و طبق معمول با مردم نماز جماعت گزارد در اثناي نماز بناي بد مستي نهاد و اشعار عاشقانه خواند و چون به حال خود نبود به جاي دو رکعت چهار رکعت نماز صبح را خواند سپس رو به جماعت پشت سر خود کرد و گفت:امروز نشاط خوبي دارم اگر بخواهيد مي توانم زيادتر هم بخوانم؟!

[صفحه 268]

وليد استفراغ کرد و سپس بيهوش به زمين افتاد جمعي از حاضران که ناظر اوضاع بودند انگشتر استاندار مست را از دستش خارج کردند يکي از اين چند نفر جندب بن زهير بود که وقتي به عثمان قضيه را گفت: عثمان او را با تازيانه زد آنها پيش عايشه رفتند و بي اعتنايي عثمان را به حرکت زشت وليد عنوان کردند، آنگاه خدمت علي (عليه السلام) رفتند. علي (عليه السلام) نزد عثمان آمد و فرمود: اجراي حکم الهي را درباره تبهکاران را تعطيل نمودي و افرادي را که شهادت به فسق برادرت وليد دادند کتک زدي و احکام خدا را دگرگون ساختي با اين که عمر بن خطاب به تو دستور داد که مردان بني اميه و مخصوصا اولاد ابي معيط را بر گردن مردم مسلط مکن! چرا اين فاسق را بر سر مردم مسلط کردي؟!

عثمان پرسيد: اکنون نظر شما چيست و چه بايد کرد؟ حضرت فرمود: بايد فوري وليد را از حکومت کوفه معزول نمائي و ديگر هيچ کاري به وي محول نکني، سپس شهود را احضار کن اگر گواهي آنها از روي گمان و دشمني نبود بايد حد شرابخوار را درباره وليد جاري نمايي.

عثمان؛ سعيد بن عاص را استاندار کوفه کرد؛ وليد وقتي وارد مدينه شد و نزد عثمان رسيد عثمان وليد را خواست و لباس فاخري (به جاي لباس محکومين) به وي پوشانيد و با کمال عزت او را در اتاقي نشانيد آنگاه اعلام کرد هر کس مي خواهد برود و او را حد بزند!

هر کس براي حد زدن او مي رفت وليد او را به ياد خويشاوندي خود با خليفه مي انداخت و مي گفت: دست از من بردار و خليفه را نسبت به خود خشمگين مساز، و او هم خودداري مي نمود.

همين که علي (عليه السلام) اين صحنه سازي خليفه مسلمين را ديد، سخت خشمگين شد و به تازيانه به دست گرفت و در حالي که فرزند بزرگش امام حسن (عليه السلام) نيز در خدمتش بود وارد اتاق شد. وليد باز همان سخناني که به ديگران گفته بود و آنها را فريب و مرعوب کرده بود را به زبان آورد، علي (عليه السلام) فرمود: ساکت باش! بني اسرائيل چون اجراي حدود الهي را تعطيل نمودند نابود شدند اگر من هم به خاطر خويشاوندي تو با خليفه از اجراي حدود الهي صرف نظر کنم مؤمن نيستم وليد که ديد حضرت مصمم است که او را حد بزند

[صفحه 269]

برخاست تا از چنگ حضرت فرار کند ولي علي (عليه السلام) او را گرفت به زمين کوبيد آنگاه با تازيانه اي که دو شاخه داشت وليد را به زير ضربات محکم و پي در پي خود گرفت و 80 تازيانه به او زد. عثمان که هيچ انتظار به زمين زدن برادرش، آن هم در حضور خود او را نداشت گفت: يا علي! تو حق نداري که با وليد اين طور رفتار کني حضرت فرمود: وليد شراب خورده و مرتکب فسق گرديده و مانع شده که حکم خدا جاري شود او شايسته کيفري بيش از اين است که ديدي.[1] .



صفحه 268، 269.





  1. صحيح مسلم، مسند احمد حنبل، اسد الغابه.