حيله زن يهودي











حيله زن يهودي



علي (عليه السلام) مي فرمايد: يهوديان عصر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نزد زني يهودي بنام عبده آمدند و گفتند: تو ميداني که محمد پشت بني اسرائيل را شکسته و يهوديت را ويران کرده همه اشراف يهود اين زهر را آماده کردند و در مقابل اينکه تو اين گوسفند را با اين زهر آلوده کني و به محمد بخوراني مزد شاياني خواهند داد آن زن گوسفند را بريان کرد و همه رؤساي بني اسرائيل را به خانه دعوت کرد و نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آمد و گفت يا محمد همه يهود را به خانه خود دعوت کردم و تو هم با يارانت مرا سرافراز کن، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به همراه من (علي) و ابودجاجه و ابوايوب و سهل بن حنيف و جمعي از مهاجرين به

[صفحه 264]

منزل او آمدند و چون وارد شدند زن گوسفند بريان شده را خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آورد، يهوديان حاضر در جلسه بيني هاي خود را با چشم بسته بودند و به پا ايستاده بودند و به عصاهاي خود تکيه زده بودند، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: بنشينيد آنها گفتند: چون پيغمبري به دين ما آيد ما به خود اجازه نشستن نمي دهيم و بد مي دانيم که نفس هاي ما به او برسد و او را آزار دهد، علي (عليه السلام) مي فرمايد: آنها دروغ گفتند، بلکه بيني هاي خود را به واسطه ترس از نفوذ بخار زهر بسته بودند چون گوسفند را خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آوردند دست مسموم آن گوسفند به سخن در آمد و گفت: يا رسول الله صبر کنيد مرا مخور من مسمومم، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم عبده را خواست و فرمود: براي چه مرتکب اين عمل شدي، او گفت: با خود گفتم اگر او پيغمبر خدا باشد اين کار من به او زياني نخواهد رساند و اگر دروغگو و يا جادوگر باشد قوم خود را از او راحت کرده ام،جبرئيل در اين هنگام فرود آمد و گفت:اي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم سلامت مي رساند مي فرمايد بگو بنام خدا... پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بعد از خواندن آن دعا و آيه قرآن و به ياران خود هم نيز سفارش کرد تا آن دعا را بخوانند، سپس فرمود: همه را بخوريد، سپس دستور داد تا حجامت کنند.[1] .

[صفحه 265]



صفحه 264، 265.





  1. امالي شيخ صدوق.