سنگي از آسمان
امام صادق (عليه السلام) از پدران بزرگوارشان نقل فرمودند: وقتي که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم حضرت علي (عليه السلام) را در روز عيد غدير خم به امامت و خلافت نصب فرمودند و گفتند: هر که را من مولاي اويم علي مولاي اوست اين مطلب در شهرها پيچيد. نعمان بن حارث فهري محضر حضرت شرفياب شد و عرض کرد: از طرف خدا ما را امر کردي شهادت دهيم که معبودي جز الله نيست و شما فرستاده خدائيد و سپس امر کرديد ما را به جهاد و حج و روزه و نماز و زکوة ما هم همه را قبول کرديم سپس به همين جا بسنده نکردي تا اين جوان را نصب کردي و گفتي: هر که را که من مولاي اويم عليش مولاست اين از خود شماست يا امر پروردگار است. حضرت فرمود: بخدايي که معبودي جز او نيست اين پيام و امر از جانب اوست و الله الذي لا اله الا هو هذا من الله پس نعمان بن حارث در حاليکه از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دور مي شد مي گفت: پروردگارا! اگر اين حقي است از نزد تو؛ پس سنگي از آسمان بر من بباران، در همين حال سنگي از بالا بر سر او خورد و جان سپرد.[1] .