علي در طوفان نوح











علي در طوفان نوح



روزي پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نشسته بود يک نفر از جن از آن حضرت مسائل خود را مي پرسيد که به ناگاه علي (عليه السلام) به حضور پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم وارد شد پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم مشاهده کرد که آن جن رعشه اي بر اندامش افتاد و چون گنجشک ضعيفي، کوچک شد و به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم عرض کرد: اي رسول خدا مرا پناه دهيد.

پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: از که مي ترسي و پناه مي خواهي؟ عرض کرد: از اين جوان (اميرالمؤمنين) پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند چرا از اين جوان مي ترسي؟ گفت: وقتي که کشتي نوح در روز طوفان و سيل به حرکت در آمد، من خود را به کنار کشتي حضرت نوح (عليه السلام) رساندم تا شايد بتوانم کشتي نوح (عليه السلام) را غرق کنم، وقتي نزديک کشتي شدم اين جوان، چنان ضربه اي به من زد، که يک دست من قطع شد،آنگاه دست خود را بيرون آورد و نشان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم داد، آنگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم حرف آن جن را تصديق کرد و فرمود: آري اين جوان همانست که نوح نبي (عليه السلام) را ياري کرده است.[1] .







  1. تفسير جامع، جلد 5، ص 172.