ابوطالب صبر كن











ابوطالب صبر کن



شب جمعه سيزدهم ماه رجب سال سي ام از عام الفيل بود[1] ثلثي از شب گذشته بود که درد حمل بر فاطمه بنت اسد عارض شد حضرت ابوطالب به او گفت: ناراحت به نظر مي آيي؟ فاطمه گفت: احساس درد و ناراحتي دارم. حضرت آن اسمي را که در ذکر آن از گرفتاريها نجات مي يافت را بر زبان آورد و فاطمه نيز بواسطه گفتن آن ذکر آرام گفت.

سپس به او گفت: من مي روم عده اي از زنان آشنايت را بياورم تا در اين موقع شب تو را در ولادت فرزندت ياري دهند.

فاطمه گفت: هر طور صلاح مي داني عمل کن.

ناگهان صدايي از گوشه خانه شنيده شد که گفت: اي ابوطالب، صبر کن! چرا که ولي خدا را دست نجس نبايد لمس کند[2] .







  1. اين تاريخ مطابق است با 21 مارس سال 599 ميلادي.
  2. ورضة الواعظين، ص 68.