نزول فرشتگان در شب قدر











نزول فرشتگان در شب قدر



عصر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بود، هر گاه عمر و ابوبکر به حضور رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي آمدند مي ديدند که آن حضرت سوره قدر را با خشوع و گريه قرائت مي کند و آنرا با حالي جانسوز مي خواند عمر و ابوبکر عرض کردند: اي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم! چقدر دلت هنگام قرائت اين سوره مي سوزد؟ چرا؟

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود براي آنکه در شب قدر چشمم فرشتان را ديده و دلم فهميده است و براي آنچه که دل اين شخص (اشاره به علي (عليه السلام)) پس از من در شب قدر آن را مي فهمد و در مي يابد، مي گريم.

عمر و ابوبکر عرض کردند: مگر شما در شب قدر چه ديده ايد و او (علي (عليه السلام)) در آن شب چه مي بيند؟ پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روي زمين براي آنها نوشت «تنزل الملائکة والروح فيها باذن ربهم من کل امر»

[صفحه 207]

آنگاه فرمود: پس از آنکه خداوند مي فرمايد: براي تقدير هر کار آيا ديگر چيزي باقي مي ماند؟ عمر و ابوبکر عرض کردند نه، چيزي باقي نمي ماند. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: آيا مي دانيد، که شخصي که هر امري بر او نازل مي شود کيست؟ آنها عرض کردند: او تو هستي، اي رسول خدا. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: آري، ولي آيا بعد از رحلت من نيز شب قدر وجود دارد؟آنها گفتند: آري وجود دارد؟ پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:

آيا بعد از من باز در شبهاي قدر آن امر (تقدير کارها) نازل مي شود؟ عمر و ابوبکر گفتند: آري؛ پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: بنابراين بعد از من نزول هر چيزي در شب قدر بر چه شخصي است؟

عمر و ابوبکر گفتند: نمي دانيم آنگاه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دست مبارک خود را بر سر علي (عليه السلام) نهاد و فرمود:

«ان لم تدر يا فا در يا هو هذا من بعدي، اگر نمي دانيد، اينک بدانيد، آن شخص بعد از من اين اشاره به علي (عليه السلام) است.»[1] .



صفحه 207.





  1. اصول کافي، ج 1، ص 249.