قتل مرحب خيبري











قتل مرحب خيبري



علي (عليه السلام) مي فرمايد: مرحب دلاور نامي عرب به ميدان مبارزه با من آمد و شعار مي داد و مي گفت:

من آن کي هستم که مادرم، مرا مرحب ناميد، آماده کارزارم و تکاوري آزموده ام، که گاهي با نيزه مي جنگم و زماني با شمشير.

من به مصاف او رفتم. مرحب به منظور حفاظت هر چه بيشتر از خود قطعه سنگي را تراشيده بود و آنرا به سر خود نهاده بود و از آن به جاي کلاه خود استفاده مي کرد، چرا که هيچ کلاه خودي نمي توانست براي سر بزرگ او پوشش ايجاد کند. من با ضربتي که بر سر او فرود آوردم، آن سنگ شکافته شد و تيغه شمشير من بر فرق سرش اصابت کرد و او را به قتل رسانيد.[1] .







  1. حضال/670.