جبرئيل قوت بازوي علي
برخيز و بر مشرکان و دشمنان حمله کن، چه اينکه تو در طاعت خدا و رسول او هستي و آن دو پيوسته از تو خشنودند هنگامي که خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم رسيدم و ماجراي آن مرد را باز گفتم آن حضرت فرمود. علي! چشمانت روشن باد، او جبرئيل بوده است.[1] . البته نکته مهم تر اينکه علي (عليه السلام) مي فرمايد: من هر شمشيري را که مي زنم اول فکر مي کنم ببينم کجا وارد مي شود، گذشته و آينده آن فرد را در نظر مي گيرم و اگر بناست يک روزي از اين فرد انسان خوبي از کار درآيد من شمشيرم را وارد مي کنم و او را نمي کشم.
علي (عليه السلام) مي فرمايد در جنگ احد وقتي شانزده زخم عميق برداشتم، از شدت جراحت در چهار مورد از آن زخم ها من نقش بر زمين شدم، هر بار مرد خوش صورتي که گيسواني زيبا برگوشهايش آويخته بود و بوي خوشي از او به مشام مي رسيد بالاي سرم حاضر مي شد و بازوان مرا مي گرفت، و از زمين بلند مي کرد و مي گفت: