يحيي پيامبر كيست؟











يحيي پيامبر کيست؟



ام اسلم، يکي از بانوان مسلمان و هشيار عصر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي خواست بداند که وصي پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم کيست؟ تصميم گرفت شخصا از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم سؤال کند، او به سوي خانه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم حرکت کرد. به او گفته شد که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در منزل يکي از همسرانش به نام ام سلمه است، لذا او بسوي آن خانه رفت او از همسر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پرسيد: پيامبر کجاست؟ همسر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم گفت: به دنبال کاري رفته هم اکنون مي آيد.

ام اسلم وقتي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را ديد عرض کرد: يا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم پدر و مادرم فدايت، من کتابها را خوانده ام و به پيامبران و اوصياء آنها آگاهي دارم حضرت موسي (عليه السلام) در زمان حيات خود خود داراي وصي (بنام هارون) بود و بعد از غيبتش نيز داراي وصي (بنام يوشع) بود حضرت عيسي (عليه السلام) نيز براي خود وصي داشت (در زمان حياتش کالب بن يوفنا و بعد از وفاتش شمعون بود) اکنون بفرمائيد: فمن وصيک يا رسول الله: اي رسول خدا! وصي شما کيست؟

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: اي ام اسلم! وصي من در حيات و بعد از وفات من يکي است؛ اي ام اسلم! هر کس اين کار را که اکنون انجام مي دهم انجام دهد، او وصي من است، هماندم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مشتي از سنگريزه هاي زمين را برداشت و با دستش ماليد تا مانند آرد شد،

[صفحه 184]

همان را خمير کرد و با انگشترش آن را مهر نمود و جاي مهر در آن نقش بست!!

ام اسلم از محضرت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بيرون آمد و به حضور اميرمؤمنان علي (عليه السلام) رسيد و گفت: پدر و مادرم به فدايت آيا وصي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شما هستيد؟

امام علي (عليه السلام) فرمود: آري، اي ام اسلم! سپس آن حضرت با دستش سنگريزه اي برداشت و آن را ماليد و مانند آرد نمود سپس آن را خمير کرد و انگشتر خود را بر آن زد که جاي انگشترش در آن نقش بست. ام اسلم از محضر علي (عليه السلام) بيرون آمد، نزد امام حسن (عليه السلام) که هنوز کودک بود رفت و گفت آيا تو وصي پدرت هستي؟

امام حسن فرمود: آري اي اي اسلم سپس امام حسن (عليه السلام) همان کار، جد خود و پدرش را در مورد سنگريزه انجام داد.

ام اسلم سپس نزد حسين (عليه السلام) آمد و گفت: آيا تو وصي برادرت هستي؟ امام حسين (عليه السلام) فرمود: آري اي ام اسلم! آنگاه آن حضرت نيز همان کار جد و پدر و برادر حسن (عليه السلام) را انجام داد.

ام اسلم زنده بود تا بعد از شهادت امام حسين (عليه السلام) آنگاه به حضور امام سجاد (عليه السلام) آمد و پرسيد: آيا شما وصي پدرت هستي؟

امام سجاد (عليه السلام) فرمود: آري اي ام اسلم! سپس آن حضرت همانند آن کار را که اجداد و عمو و پدرش انجام دادند را انجام داد.[1] .



صفحه 184.





  1. سفينة البحار ج 1 ص 642.