محمد تو را بلند کرد جبرئيل زمين نهاد
[صفحه 160] علي (عليه السلام) از بالا به زمين افتاد و خنديد. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: اي علي (عليه السلام) چرا مي خندي علي (عليه السلام) عرض کرد:از بالاي کعبه افتادم و هيچ آسيبي نديدم. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: چگونه به تو آسيب برسد با اينکه محمد صلي الله عليه و آله و سلم تو را از زمين بلند کرد و جبرئيل تو را از بالا بر زمين نهاد.[1] .
در جريان فتح مکه در سال هفت هجري داخل کعبه پر از بتهاي مشرکان بود. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به همراه علي (عليه السلام) همه آن بت ها را شکسته و از درون کعبه بيرون ريختند در بام کعبه بت بزرگي قرار داشت که دست کسي به آن نمي رسيد و لازم بود که علي (عليه السلام) پاهاي خود را بر شانه پيامبر (عليه السلام) بگذارد. پيامبر (عليه السلام) به علي (عليه السلام)فرمود: آيا اين بت را نمي نگري؟ علي (عليه السلام) عرض کرد: چرا مي بينم. پيامبر (عليه السلام) دو دست خود را بر دو ساق پاي علي (عليه السلام) نهاد و او را آنچنان بلند کرد که زير بغل پيامبر (عليه السلام) پيدا شد، آنگاه فرمود: اي علي (عليه السلام) چه مي بيني؟ علي (عليه السلام) گفت: خداوند به خاطر تو مرا اکنون در مقامي قرار داده که احساس مي کنم اگر بخواهم مي توانم بر صحفه آسمان دست يابم و دستم را به ستاره هاي آسمان برسانم. آنگاه علي (عليه السلام) به فرمان پيامبر (عليه السلام) آن بت بزرگ را از جاي کند و به دست گرفت و به زمين انداخت در اين هنگام پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از جاي خود به کنار رفت و
صفحه 160.