مهريه حضرت فاطمه











مهريه حضرت فاطمه



علي (عليه السلام) مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به من فرمود: يا علي! برخيز و زره خود را بفروش من برخاستم و آن را فروخته و پولش را خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آوردم (بعضي از مورخين قيمت زره را چهارصد و برخي چهارصد و هشتاد و بعضي هم پانصد درهم نوشته اند)رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بدون اينکه آنها را بشمارد مشتي را برداشت و به بلال داد و فرمود: براي فاطمه عليهاالسلام عطري تهيه کن و سپس با دو دست خود باقيمانده درهم ها را برداشت و به ابي بکر داد و فرمود: براي فاطمه عليهاالسلام آنچه جامه و اثاث خانه مورد نياز است خريداري کن و عمار ياسر و عده اي از اصحاب نيز همراه او رفتند تا اثاث را تهيه نمايند.اثاثيه حضرت تهيه شد ابوبکر و همراهانش آنها را خدمت پيامبر (عليه السلام) آوردند و به آن حضرت عرضه نمودند رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در حالي که آنها را با دست خود زير و رو مي کرد فرمود: بارک الله لاهل البيت خداوند براي خانواده مبارک گرداند.

علي (عليه السلام) نيز کف اتاق زندگي خود با حضرت فاطمه عليهاالسلام را شن نرم ريخت و چوبي را از ديواري به ديوار ديگر نصب کرد تا که لباسهاي خود را روي آن بياندازند و پوست

[صفحه 121]

گوسفندي را انداخته و متکايي از ليف خرما در کنار آن نهاد.[1] .

البته در بين خواستگاران حضرت زهرا عليهاالسلام بعضي از آنها بسيار ثروتمند بودند: از جمله آنها عبدالرحمن بن عوف بود که به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم عرض کرد: يا رسول الله اگر فاطمه عليهاالسلام را به من تزويج کني يکصد شتر که براشان کتان مصري باشد به اضافه ده هزار دينار، مهريه او خواهم کرد. ولي آن حضرت نپذيرفت و يک مشت از زمين سنگريزه برداشت و به عبدالرحمن داد او ديد سنگها مرواريد و گوهر است. سپس پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: من يقدر علي هذا لا يهمه کثرة المهر کسي که بتواند سنگريزه را مرواريد کند زيادي مهريه برايش اهميت ندارد.



صفحه 121.





  1. بحارالانوار، ج 43، ص 114.