سرمشق اهل وفا











سرمشق اهل وفا



ابن عباس مي گويد: پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از يک نفر عرب باديه نشين شتري را به چهارصد درهم خريد هنگامي که پول را داد اعرابي فرياد زد که هم شتر و هم پول براي اوست. ابوبکر از آنجا عبور کرد. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به او فرمود: بين ما قضاوت کن من پول شتر را داده ام ولي اعرابي ادعا دارد که شتر و پول مال خودش مي باشد. ابوبکر گفت: اي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مطلب روشن است شما بايد بينه (دو نفر شاهد عادل بياوريد که پول ما شما است. سپس عمر از آنجا عبور کرد او نيز چنين قضاوت نمود. سپس علي (عليه السلام) آمد. پيامبر به اعرابي فرمود: آيا به قضاوت اين جوان که مي آيد راضي هستي؟

اعرابي گفت: آري. هنگامي که علي به حضور رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم رسيد اعرابي گفت: اين شتر مال من است و درهمها (پولها) نيز مال من است اگر محمد صلي الله عليه و آله و سلم ادعاي چيزي دارد بايد بينه بياورد. امام علي (عليه السلام) به اعرابي سه مرتبه گفت: شتر را رها کن تا رسول خدا آن را خود ببرد (چرا که شتر را پيامبر از تو خريدهاست) ليکن اعرابي به دستور علي (عليه السلام) و حرفهاي او اعتنايي نکرد آن حضرت اعرابي را گرفت و ضربه محکمي به او زد.

مردم جمع شدند و هر کس سخني مي گفت علي (عليه السلام) به رسول خدا عرض کرد:نصدقک علي الوحي و لانصدقک علي اربعماة درهم؛ ما سخن تو را در مورد صدق وحي تصديق مي کنيم ولي درباره چهارصد درهم تصديق نکنيم.[1] .


سلطان هر و سراست صهر رسول خداست
سرمشق اهل وفاست مهر و وفاي علي[2] .

[صفحه 106]



صفحه 106.





  1. بحارالانوار، ج 40.
  2. ابوالقاسم حالت.