ماموريتي در يمن











ماموريتي در يمن



علي (عليه السلام) مي فرمايد: رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مرا نزد خويش فرا خواند و از من خواست که به منظور برقراري صلح و آشتي در ميان مردم يمن به آن ناحيه سفر کنم. به آن حضرت عرض کردم: اي رسول خدا آنان جمعيتي هستند که عمري از ايشان گذشته در حالي که من جواني (کم سن و سال) هستم حضرت فرمود: يا علي (عليه السلام) در بدو ورود به يمن که به گردنه افيق رسيدن بايست و با صداي بلند بگو اي درخت، اي کلوخ، اي زمين، محمد صلي الله عليه و آله و سلم ستاره خدا، بر شما درود فرستاده است. علي (عليه السلام) مي فرمايد: راهي يمن شدم همين که بر فراز گردنه افيق قرار گرفتم و بر يمني ها اشراف پيدا کردم ناگهان ديدم که آنها با نيزه و کمانهاي خود در حالي که شمشير به دست بودن به طرف من حمله کردند من بنا به توصيه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم همان جا به صداي بلند فرياد زدم اي درخت، اي کلوخ، اي زمين، محمد صلي الله عليه و آله و سلم فرستاده خدا، بر شما درود فرستاده است. در اين هنگام شنيدم که درخت و کلوخ و زمين همگي يک صدا به لرزه در آمدند و گفتند: بر محمد صلي الله عليه و آله و سلم فرستاده خدا و بر تو درود. شنيدن اين صداها لرزه بر اندام يمني ها انداخت و زانوهايشان سست شد (آماده و گوش به فرمان) من نيز در ميان آنها صلح و آشتي برقرار ساخته و به مدينه بازگشتم.[1] .

[صفحه 88]



صفحه 88.





  1. امالي صدوق، علي (عليه السلام) در سالهاي هشتم و نهم هجري در يمن ماءموريتهايي داشته که صرفا جنبه تبليغي و قضايي داشته ولي در سال دهم هجري ماءموريتي به يمن داشته که اين ماءموريت جنگي بوده است.