تامين اجتماعي















تامين اجتماعي



امام علي(ع) وصيت رسول گرامي اسلام را درباره نيازمندان در دوران حکومت خود به جدّ پي گرفت.پيامبر(ص) به اميرالمؤمنين فرمودند:

«امور طائفه ديگر از مساکين و نيازمندان را پايمال نکن و بخشي از مال خدا و حق معيّني را که خداوند از زکات براي آنان قرار داده، بين آنها توزيع نما.»[1] .

بنابراين امام(ع) ضمن سفارش به مالک اشتر نسبت به افراد تهيدست، مي فرمايد:

«براي رضاي خدا آنچه را که از حق خود درباره ايشان به تو امر فرموده به جا آور و قسمتي از بيت المال که در دست داري و قسمتي از غلاّت و بهره هايي که از زمين هاي غنيمت اسلام به دست آمده در هر شهري براي ايشان مقرّر دار.»[2] .

حکومت علوي تأمينِ از کارافتادگان و بازنشستگان را سرلوحه برنامه خود قرار داده است:

«تيماردار يتيمان باش و غمخوار پيران از کارافتاده که بيچاره اند و دست سئوال پيش کسي دراز نکنند و اين کار بر واليان دشوار و گران است و هرگونه حقي دشوار و گران آيد....»40[3] .

به قثم بن عباس، کارگزار خود در مکه مي نويسد:

«در مال خدا که نزد تو گرد مي آيد، نظر کن! آن را به عيالمندان و گرسنگاني که نزديکت هستند بده، و آنان که مستمندند و سخت نيازمند.و مانده را نزد ما بفرست تا ما نيز آن را به نيازمنداني که نزد ما هستند، قسمت کنيم.»[4] .

اين حکايت نيز از اميرالمؤمنين معروف است که روزي پيرمردي نصراني را ديد که تکدّي مي کند از حاضران پرسيد، او کيست؟ گفتند: نصراني است.حضرت فرمود: «او را به کار گرفته ايد تا آن جا که پير و ناتوان گرديده و رهايش نموده ايد.» سپس دستور داد تا از بيت المال بر او انفاق نمايند.[5] .

برنامه هاي تأمين اجتماعي حکومت علوي چنان گسترده بود که هيچ کس در کوفه به سر نمي برد ـ حتي از پايين ترين طبقات مردم ـ مگر اين که از گندم (خوراک)، مسکن و آب فرات بهره مند بود.[6] .









  1. حاجي نوري، مستدرک الوسائل، ج 13 ، ص 158.
  2. نهج البلاغه، نامه 53.
  3. همان.
  4. نهج البلاغه، نامه 67.
  5. الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج 11 ، ص 49.
  6. علاّمه مجلسي، بحارالانوار، ج 40 ، ص 327.